سربازان آمریکایی بدون اینکه کاری انجام دهند در مرز ایالات متحده و مکزیک سیم کنسرتینا میبندند، نوعی سیم خاردار که به صورت سیم پیچ تولید میشود و اغلب برای ایجاد مانع در جنگ استفاده میشود تا کاروان پناهندگانی را که هنوز هزاران مایل دورتر هستند، متوقف کنند.
در غیاب چیز دیگری در راه علاقه بصری برای نشان دادن داستان، رسانه ها تصاویری از سربازان در حال باز کردن سیم را منتشر کردند و کلمه سیم را در تیترهای خود برجسته کردند.
اگر از سیم خاردار در مشهد به درستی استفاده شود می تواند منظره زیبایی باشد. سیم خاردار آنقدر نماد غنی است که چندین تاریخ فرهنگی را به وجود آورده است، برای اولین بار در غرب آمریکا مطرح شد.
تبلیغات لوسین اسمیت اوهایوایی سیم خاردار را در سال 1867 ثبت اختراع کرد. جوزف گلیدن پرکاربردترین حصار سیم خاردار را در سال 1874، دوازده سال پس از تصویب قانون Homestead ثبت اختراع کرد.
این فناوری حتی در دوران ابتدایی خود، مدت ها قبل از استفاده در میدان های جنگ و اردوگاه های کار اجباری، از نظر سیاسی بی طرف نبود.
ریویل نتز در تاریخچه اختراع خود می نویسد سیم خاردار “مسری است” زیرا خارها رو به درون و بیرون هستند و گله یک دامدار را محصور می کند و همچنین هر گاو دیگری را که ممکن است سعی کند به آن سرزمین تجاوز کند زخمی می کند.
نتز خاطرنشان می کند: «با محصور کردن یک فضا، [سیم خاردار] به این ترتیب به طور خودکار در تمام مناطق هم مرز با آن فضا وجود دارد.» این ابزار خشونت و نظارت است.
ژورنال گلیدن 1885، انتشاراتی از شرکت سیم خاردار به ریاست جوزف گلیدن، حصار آن را چنین توصیف کرد: «با چشمهای آرگوسی داخل و خارج، بالا، پایین و درازا را تماشا میکند. از «بیرون» بودن «درون ها» جلوگیری می کند.
و «خروج» از «درون» بودن؛ در تعطیلات روز، ظهر، غروب آفتاب و تمام شب تماشا می کند.» افرادی که در زمان جدید بودن فناوری، حصارهای سیم خاردار میکشیدند، در مورد ماهیت مالکیت زمین در غرب اظهاراتی میکردند مرزهای دارایی خود را با پتانسیل دائمی برای خشونت مشخص میکردند.